پاسخ اجمالی
گناه یعنی عمل زشت،معصیت و نا فرمانی. از آنجایی که اطاعت کامل در برابر فرامین الهی تنها از انبیاء و جانشینان معصوم آنها متحقق است بسیاری از مردم آلوده به گناه می شوند و علاقه دارند تا مسائل مربوطه به آن را بدانند و ما در اندازه حوصله عمومی تحت عناوینی(علل گناه ،آثار گناه،عوامل پیشگیری و عوامل پاک کننده) آنها را مختصر بیان کرده ایم.
1.علل گناه: علاقه به دنیا،مظاهر فساد ،نفس و شیطان علل اصلی گناه می باشند که به کمک یکدیگر آتش گناه خواهی را می افروزند.
2.آثار گناه: گناه انسان را از رحمت خدا دور کرده ،و ضمن اینکه آرامش زندگی دنیا را سلب می کند انسان را سزاوار عذاب دردناک ابدی می گرداند.خداوند گنهکار را دچار فراموشی در زندگی می کند تا سود و زیان خود را تشخیص ندهد.
3.عوامل پیشگیری: تمام انبیاء فرستاده شدند تا از گناه و انحراف انسان پیشگیری کنند.یاد عذاب عظیم خداوند متعال که بارها در قرآن ازآن سخن گفته و به وحشتناک ترین نامها از آن اسم برده تا انسان را از گناه بازدارد ،
هر انگیزه ی گناهی را فوری از انسان سلب می کند.
توجه به رحمت و لطف او در حق ما که اصل هستی ما از اواست،سبب شعله کشیدن حس شکرگذاری و خجالت از گناه می گردد.حساب کشیدن از نفس و سرزنش او از اینکه مرتکب گناه شده و هر بار تصمیم بر دیگر گناه نکردن ، مسلما تاثیر بسزایی را در بازدارندگی گناه ،حائز است.
عوامل پاک کننده:توبه واقعی از گناه کردن ، پشیمانی از گناهان گذشته و تصمیم جدی بر ترک گناه، طبق وعده خداوند غفار الذنوب همه گناهان
گذشته را تبدیل به کار نیک می گرداند و گناهکار را در دژ امن و امان الهی قرار می دهد.البته باید توجه داشت در حقوق مردم ضمن توبه باید حق آنها را جبران نمود و از آنها حلالیت طلبید. بیماری ، مصیبت ها و رنج های دنیوی شوینده ی گناهان بوده و نباید هنگام آن صبر را از دست دهیم و به عدالت خدا اعتراض کنیم.
--------------------------------------------------
پاسخ تفصیلی
گناه به معنای عمل زشت و نافرمانی است(فرهنگ عمید) و ما در این نوشتار به علل به وجود آورنده،عوامل پیشگیری،آثار، عوامل پاک کننده و چند نکته شایان توجه به صورت مختصر و علمی می پردازیم.
علل گناه:
علل گناه را می توان به علل غائی و فاعلی تقسیم کرد:
الف)علل غائی گناه:یعنی هدف گناهکار و انگیزه ی او، که قرآن سرشاخه های آن را دنیا،مظاهر فساد و... نام برده است.
1)دنیا گرایی: برخی آیات که مجموعا بخش عظیم قرآن را به خود اختصاص داده اند،به مسئله دنیا گرایی انسان وشیفته شدن او می پردازند و روایات
می فرمایند: (حب الدنیا راس کل خطیئة) یعنی علاقه به دنیا و زیبایی های آن ریشه ی همه گناهان است لذا قرآن بارها به زیبایی فریبنده وگذران دنیا تذکرمیدهد و امیر المومنین علیه السلام بارها دنیا و فریب های آن را مذمت کرده اند. فرزندان ومال و مقام ازمهمترین مظاهردنیا می باشند.(46 کهف،130 انعام،خطبه 3و19و23و... نهج البلاغه)
2) دوستی مظاهر فساد نیز از دیگر علل گناه است که قرآن شریف مکرّر از آن نهی فرموده و از دوستی با فاسدین حتی خویشاوندان انسان نهی می فرماید زیرا دوست بد از انگیزه ساز ترین زمینه های گناه است.
(23توبه،19نور،107نساء)
ب)علل فاعلی گناه:
1)نفس: آیاتی که به تکبر انسان وحرص و طمع او اشاره می کند و بسیاری ازکسانی که مشمول عذاب الهی شدندرا مستکبرو زیاده خواه معرفی می کند، زنگ هشدار بسیار خطر ناکی را در گوش قلب انسان های خوابیده به صدا در می آورد تا از تکبر و طمع و ادامه ی خواسته های نفسانی زشت دست بردارند و نفس خود را تربیت کنند(60 زمر،19معارج)
2)شیطان: شیطان پس از نفس که عامل مستقیم و بی واسطه در معصیت است ،به تعبیر روایات و قرآن مهمترین نقش را در سوق انسان به سمت گناه ایفاء می کندکه در بسیاری از سوره های قرآن از پیروی او نهی شده و صریحا به تابعین شیطان وعده عذاب داده شده است تا هم انسان دشمن قسم خورده ی خویش را بشناسد و هم از پیروی او سر باززند.او می تواند به هر صورتی در بیاید و در خواب و بیداری انسان را بفریبد .بالای 80مرتبه نام او و عمل زشت منحرف کردن او در قرآن آمده است.(48 انفال،64 اسراء)
آثار گناه
الف:فراموشی اجباری:خداوند متعال در قرآن می فرماید کسانی که مرا فراموش کنند من آنها را نسبت به خودشان به فراموشی اجباری می اندازم تا دیگر نفع و ضرر خویش را فراموش کنند و این عذاب خوار کننده ی الهی
بسی گران و امری عظیم است(حشر 19)
ب: دوری از رحمت خدا و لقای او: طبق آیه مبارکه بعضی ار گناهکاران حتی در روز قیامت هم از لقای جمال الهی باز می مانند و خداوند می فرماید من با آنها صحبت نمی کنم و به آنها نمی نگرم و
همین فراق و هجران حضرت دوست بالاترین عذاب روحی است که دیگر بالاتر از آن عذابی نخواهد بود.(مطففین 15 ،ال عمران 77)
ج:حل نشدن مشکلات دنیوی و اخروی: خداوند در آیات زیادی به خسران قیامت از این باب که خسران اکبر است اشاره کرده ولی نباید از خسران دنیوی گناهکاران غافل ماند و خداوند عز و جل نیز در فراز هایی از کتاب شریفش بدان اشاره دارد که اگر فضل خدا و رحمت او نباشد شما از زیانکاران در دنیا و آخرت می باشید زیرا فضل و رحمت حق تعالی بسیاری از سختی ها را سهل و برطرف می نماید.
و عذاب دردناک الهی که جاودان و تمامی ناپذیر است و یاد آن روح انسان را افسرده و اشک او را روان می کند وآنقدر شدید است که انسان پدر و مادر و زن و فرزند خویش را فراموش می کند ، همه از گناه پدید می آید .
(11حج،69 توبه،64 بقره،34عبس)
د:عدم آرامش واقعی : گناهکار در پی اینست تا با رسیدن به هدفی که از گناه حاصل می شود به لذت نفس برسد تا نفس اوآرام ،شادمان و حاجت روا گردد و حال آنکه خداوند می فرماید : همیشه قلب های گناهکاران در شک و تردید و دور از آرامش واقعی است و تنها راه آرامش روحی واقعی و اطمینان قلب افسرده ی بشریت در گرو ذکر خدا وعمل به دستورات اوست (28رعد،35غافر)
عوامل پیشگیری از گناه:
فلسفه بعثت پیامبران و تمام شریعت های آسمانی پیشگیری از گناه است و هر حکم دینی واکسنی مناسب برای دردهای مزمن روح گسیخته ی بشریت است باید از همه ی این دستورات الهی و دعا های وارده از ائمه علیهم السلام در این مبارزه ی سهمگین استفاده کرد.
مهمترین عوامل پیشگیری را متذکر می شویم :
الف)یاد آوری عذاب الهی در قیامت و ممکن بودن مرگ و نیز عذاب خوار کننده ی دنیوی در هر لحظه که خداوند متعال به واسطه قدرت شکست ناپذیر خویش وعده داده، در قرآن مطرح شده و آن را عذاب قریب ،عظیم ،کبیر،اکبر،مقیم،الیم،غلیظ،مستقر،خوار کننده،شدید،اشد،حتمی الوقوع،جاودان و بدون شبیه و مانند معرفی نموده است که هر لحظه شاید
گناهکاران را فرا بگیرد .
به نظر می رسد یاد و عذاب دنیوی و اخروی بیشترین اثر را در گناه نکردن
ایفا می کند.(162،90و7 بقره،25فجر،68توبه،3هود،70انعام،17ابراهیم و...)
ب)محاسبه کردن انسان نفس خویش را و حساب خواستن از اوکه در هر روز چه کرده، از عوامل مهم در پیشگیری از گناه و استمرار پیشگیری است به این صورت که اگر عمل خیری انجام داد خدا را شکر می کند و اگر عمل ناپسندی انجام داد از خداوند طلب بخشش کند و تصمیم بر عدم انجام آن در آینده بگیرد.(4مائده،حکمت208نهج البلاغه)
ج)یاد خداوند بلند مرتبه و نعمت وعذاب اودرهنگام گناه زودگذر وباقی ماندن محرومیت از نعمت و استحقاق عقاب ابدی،
می تواند فوری انسان را از ارتکاب هر گناه کوچک و بزرگی منصرف کند
و از همین خاطر خداوند در موارد زیادی از قرآن نعمت های قبلی و عذابهای
بعدی خویش را به رخ انسان کشیده است.
(42سبا،9صافات،21بقره،11اعراف)
د)توکل بر خداوند : هر قدر انسان به عدالت خداوند ایمان حاصل کند و زود گذر بودن دنیا را درک کند و بچشد و غصه ی بنی آدم را در تحصیل لذات دنیوی بنگرد که دیر و سخت حاصل می شود و زود و راحت فانی می شود و عمر شریف نیز به همراه تحصیل و مصرف آن فانی می شود، بیزاری او از دنیا و توکل او بر خداوند و رضایت به تقسیم او افزون می گردد. از همین رواست که خداوند مومنین را در مشکلات دنیوی به توکل بر الله تعالی دعوت می کند تا نه گناهی در تحصیل لذات زود گذر انجام دهند و نه عمری صرف آن کنند و نه در پایان غصه و ناراحتی شامل آنها شود
و این بهترین راه جهت از میان برداشتن انگیزه ی گناه و برتری است.(122ال عمران،11ابراهیم)
ه)خواندن زندگی انبیاء و صالحان در قرآن ، که خداوند بلند مرتبه به لحاظ اثرات تربیتی بسیار مهم، زیباترین آنها را بیان کرده است، و الگو قرار دادن آن بزرگ مردان و شیر زنان در اعمال روزانه ی مواجهه با گناهان، نقش اول را در پرهیز از گناه و تخلق به اخلاق عارفان دارد و یادگیری گذشتن از صحنه های گناه از محمد،ابراهیم،یوسف،مریم و... علیهم السلام بسیار نقش آفرین است. در علوم روانشناسی و انسان شناسی روز هم ، روانشناسی
تربیتی _ عملی ،تاثیر شگفت و سحرآمیزی دارد. (191ال عمران،35ابراهیم،
24یوسف،18مریم)
عوامل پاک کننده ی گناه
الف:توبه: یعنی برگشتن از گناه کردن و تصمیم جدی بر ترک گناه که ناگهان تمام گناهان گذشته ی انسان را تبدیل به حسنه و کار نیک می گرداند و این بزرگترین نقطه ی امید برای گناهکاران است تا اصلاح گردند و هر لحظه بتوانند از گناهان گذشته پاک شوند و نیز نسبت به گناهان آینده در ایمنی بسیار قوی قرار گیرند.
و خداوند بارها این وعده را داده است که هیچگاه کار برای گناهکاران به آخر نمی رسد و هر زمان توبه کنند او هم توبه میکند و رحمت و غفران و نعمتش را شامل حال آنها می گرداند.(160بقره،82طه)
ب:بیماری و مصیبت های دنیوی: ، آزمایش های بزرگ الهی هستند و اگر انسان را به شک در عدالت خدا سوق ندهند ،سبب ریزش گناهان می گردند.
(186 ال عمران،حکمت42نهج البلاغه)
ج:پرداختن حق مردم و جلب رضایت آنها: شرط توبه در گناهانی که حق الناس است و مربوط به مخلوقات خداست علاوه بر استغفار واقعی ، جبران حق و پرداخت آن به هر صورت ممکن است. ضمن اینکه باید مردم را از ظلمی که در حقشان رفته است راضی گرداند.
نماز خواندن و آموختن آداب نیک به فرزندان و ...از کارهایی است که سبب آمرزش گناهان می گردد.
چند نکته راهگشا
1.جالب است بدانیم فائده گناه چیست و به عبارتی آیا گناه فائده هم دارد؟ و فائده آن تا چه اندازه هست؟ فائده گناه اینست که اگر انسان آن را زشت شمارد به نقص ها و زشتی های خود پی می برد و تا اندازه ای این فایده مهم است که امیر المومنین علیه السلام می فرماید:گناهی که بر تو زشت آید برتر از کار نیک و با ثوابی است که تو را به خود ستایی رساند.هم فائده گناه و هم رذالت خود پسندی از این حدیث به دست می آید (حکمت 46 نهج البلاغه)
2.شدید ترین گناه چیست؟گناهی که صاحبش آن را کم بشمارد و سرپیچی از فرامین الهی را کم بداند،بزرگترین گناه است.(حکمت477نهج البلاغه)
3.گناهکار حق نا امید شدن از رحمت خدا را ندارد:رحمت واسعه ی خداوند تعالی اجازه ی نا امیدی به گناهکار نمی دهد و اگر چه بزرگ شمردن گناه سفارش شده است اما به شدت هر چه تمامتر از بی انگیزه بودن در توبه و اصلاح نفس و شک در بخشش خداوند در صورت توبه ی گناهکار نهی شده است(87 یوسف،حکمت87نهج البلاغه)
4.گناه نکردن آسان تر از توبه کردن است و مغلوب گناه هیچگاه پیروز نیست(حکمت170و327 نهج البلاغه)
5.علی سلام الله علیه فرمود: (بهترین کارها آنست که نفس به آن وادار شود) و چه وادار کردنی بهتر از ترک گناه تا نفس به آن عادت کند.(حکمت249نهج البلاغه)
6.باید از گناهانی ترسید که خداوند چنان پوشانده است که گویا بخشیده است.(حکمت30 نهج البلاغه)